سوگل کاشانی متولد ۱۳۵۸تهران و فارغالتحصيل کارشناسی پارچه و لباس از دانشگاه علم و فرهنگ است. مجموعهی «تن همهچیز است» اولين تجربهی همکاری سوگل و تالار اين/جا و دومین نمایشگاه انفرادی اوست. شرکت در بيش از ده نمايشهای گروهی، تجربهی نمایشگاهگردانی، ساخت فیلم مستند و گذراندن اقامت هنری در شهرک هنری سیته از جمله فعاليتهای اوست.
اکثر نقاشیهای سوگل فیگوراتیو و در ارتباط با موضوعات سیاسی اجتماعی است که معمولاً بسیار ظریف با مداد روی کاغذ و بومهای بزرگ به نمایش در میآیند. گروهی دیگر از کارهایش، طراحیهایی جسورانه و آزادانهایست که با قلم و جوهر انجام میشود.
در دومین نمایشگاه سوگل دو مجموعهی اخیر او که در دو سال گذشته کار شده است در کنار هم به نمایش در میآیند. سوگل هنرمندی است که کارهایش بر اساس زيست هنری و علايق شخصیاش شکل میگیرند. از یک جایی این درگیری موضوعی شروع میشود و در نقطهای هم پایان مییابد.
سوگل در این باره میگوید: « موضوعاتی که کار میکنم را نمیتوانم تکرار کنم انگار جایی برایم تمام میشود چون خودم درحال تغییر هستم. مجموعهی تن همهچيز است در نگاه اول ممکنِ است انتزاعی به نظر برسد ولی در حقیقت پیکر و فیگور است. همینطور سروها در مجموعهی «چه بر سر سرو آمد؟» که برای من همانند يک پيکر است. سرو در فرهنگ ما و بسیاری از فرهنگهای دیگر، نماد زندگیِ و آزادی است. درختی هميشه سبز که خزان ندارد و مقاوم در برابر سرما و خشکسالیِ است.
حضور فضاهای هندسی در اين مجموعه، فارغ از دلبستگی من به معماری که هميشه مورد توجهم بوده، ريشه در همنشينی درخت سرو با بناهايی که در نگارگری، کاخ ها و باغ ايرانیست دارد.»
وجه اشتراک این دو مجموعه که در کنار هم قرار میگیرند، پرداخت غیر مستقیم به تن است.
—
تن همه چیز است
[يک نمايش / سه پرده]
پرده اول: سرزمين گلهای ناآرام
گلھا سرخ / تنها سرخ / آرام / بيابانها سرخ / بخارها سرخ / سرخ وحشی / سمی /
زنان / مردان / نرم / سرخ / سمآلود / ثمها سرخ / گوشها سرخ / چهارپايان / خواب / سرخ / سمآلود / تنان / همه / تنگ هم / خواب رو / سرخ / کرخت / سم فرو میدهند /
(اين پرده سانسور میشود و هرگز به نمايش در نمیآيد.)
پرده دوم: چه بر سر سرو آمد؟
سبز / ساده / صفا /
تلخ میشود /
روزها / شبها / گرم میشود / سرد میشود / روزها / شبها / سرخ / سياه / میبارد / جفا / روزها / شبها /
جفا میبارد /
پرده سوم: تن همه چيز است
پيکر / بدن / چيزی مثل من / شمايی از آدم / حيوان يا هر دو / جان دارد يا جان از آن رفته / تن بیبزک / تن همهچيز است / هستی / زمان / میفرسايد / میخراشد /
سوراخ میکند / تن سخت میشود / سنگ میشود / سنگ / تن شِئ میشود /
چاقو / اره / تيز / قلبم را میفشارد / سوراخ میکند / پاره میکند / درد / بريده / پاره / پاره / ضربهکاری / پارگی بدون خونريزی / تيزیاش میشکافد / قلبم را / بدنم را /
ذهنم را / پاره میکند افکار نرمم را / پيکرم را با ضربههايش / با تيزی ضربههايش میشکافد / پاره / پاره میکند / پيکرم را / پاره میکند / درد دارد / خون نمیآيد /
خرت خرت صدا میدهد / می بُرد / صدای خرت خرت بريدن میشنوم / صدای خرت خرت بريده شدنم را / صدای خرت خرت میشنوم / خرت خرت میبُرد / پارهام میکند / تکه / پاره / تکهپارههايم / تکههای ذهنم / بدنم / تکههای جانم / جمع نمیشوند کنار هم /
دور از هم / جدا / جدا افتاده / جمع نمیشوند / تکههای تنم /
سوگل کاشانی
پاييز ١٣٩٩